شایان و خاطراتش

سالروز تولد شایان

به نام خالق انسانها کسی در تالار انتظار سرنوشت،  شمارش معکوس خود را برای به دنیا آمدن یک فرشته دوست داشتنی آغاز کرده است. صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید. آنگار آمدن تو نزدیک است لمس بودنت مبارک شایان من، عزیزترینم، پسر زیبا و دوست داشتنی من روزی که مرا بر گل رویت نظر افتاد          احساس نکردم که دلم در خطر افتاد تا چشم من افتاد به گلبرگ جمالت       زیبایی گلهای بهاری از نظر افتاد سالروز زمینی شدنت را تبریک عرض میکنم و یک تبریک ویژه به خودم که تو را دارم و حس زیبای مادری را که وجود نازنین تو این هدیه را به من داد. سالی که گذشت تماما عشق بود و سراسر زیبایی، سختیها و بیخوابیهای...
25 دی 1389